شعر کرم ابریشم
شعر «کرم ابریشم» درمورد یکی از چرخههای موجود در طبیعت سروده شده است. میتوانیم پس از خواندن آن، از بچهها بپرسیم این شعر راجع به کدامیک از چرخههای موجود در طبیعت بوده و سپس راجع به آن کمی گفتگو نماییم. یک روز شادمانه در یک بهار زیبا همراه عشق و امید من آمدم به دنیا […]
شعر آرزوی دانه
معما
یکی از فعالیتهای خوبی که هم برای بچهها جذابیت دارد و هم سبب افزایش پویایی و نشاط کلاس میشود، طرح معماست. میتوانیم سخن خود را با یک معما شروع کنیم تا از ابتدای تدریس، بچهها را با خود همراه کرده باشیم. حتی استفاده از تنها یک معما در یک جلسه هم بسیار خوب و مفید […]
شعر مورچه زرنگ
دانههای چاق را میبرد به لانهاش پر شد از برنج و جو هر کجای خانهاش میکند دو نیم او دانههای سفت را آفرین به خالقش آفرین به مورها گاه روی آبها یا میان یک شکاف یک گروه میشوند، یک پل بزرگ و صاف داستان مورچه قصهای قشنگ بود گرچه کوچک و ظریف […]
داستان رنگ و درخت
آن روز پدربزرگ در خانه ما میهمان بود؛ لبخند میزد و مثل همیشه خوشحال و خندان بود. پدربزرگ وقتی میخندید صورتش خیلی بامزه میشد و انگار دنیا میخندید. آن روز کنارم روی زمین نشست و گفت: «رضاجان چه کار میکنی؟» به پدربزرگ نگاه کردم و گفتم: «همه مشقهایم را نوشتهام. حالا میخواهم یک نقاشی قشنگ […]
قرائت سوره
خودمان سوره را برای بچهها بخوانیم، یا از دانشآموزی که سوره را حفظ است بخواهیم که بخواند، یا ما بخوانیم و بچهها تکرار کنند. یکی از بهترین روشها نیز همخوانی سوره توسط دانشآموزان است. آنها میتوانند همزمان با همخوانی یا شکلهای دیگر خواندن سوره، فعالیتهایی متناسب با مفهوم سوره انجام دهند؛ یا هنگام انجام فعالیتهای […]
فعالیت گوش و جهتیابی
چشم یک دانشآموز را ببندیم؛ یک گوش او را هم بگیریم و از او بخواهیم جهت صداهایی را که میآید تشخیص دهد. دانشآموزان خواهند دید که این کار بسیار سخت و یا نشدنی است؛ به این شکل به یکی از خواص همراهی چشم و گوش که تشخیص جهت صداها است، پی خواهند برد.
فعالیت زبان بی زبان
یک دانشآموز را انتخاب کنیم و از او بخواهیم بدون اینکه از زبان و دهان و کلمات استفاده کند، با بچههای کلاس سخن بگوید. هر کدام از بچهها خواستند میتوانند این کار را امتحان کنند. این فعالیت سبب افزایش هیجان و نشاط دانشآموزان در کلاس خواهد شد. درنهایت به بچهها اهمیت و کارکرد زبان، دهان، […]
بازی پای بسته
پاهای بچهها را میبندیم و از آنها میخواهیم کارهایی را انجام بدهند؛ مثلا از یک سمت کلاس به سمتی دیگر بروند. با این کار بچهها سختی نداشتن دو پا را درک خواهند کرد. پس از این بازی، خدا را به خاطر این نعمت که در اختیار ما قرار داده شکر میکنیم و توجه بچهها را […]
داستان عمه قزی و فلفلی
به نام خدا فلفلی: سلام عمه قزی این گل را برای شما چیدهام. عمه قزی: از اینکه به یادم بودی ممنونم. اما بگو ببینم این گل را از کجا چیدی؟ فلفلی: از پارک! عمه: ای دادِ بیداد! چرا این کار را کردی؟ گل و گیاه برای زیبایی و پاکیزگی محیط زندگی ماست و نباید آنها […]