لبخند گمشده
عنوان کتاب: لبخند گمشده نویسنده و تصویرگر: کلرژوبرت انتشارات: داستان جمعه چاپ اول: 1398 رده سنی: الف و ب توضیحات: لبخند گمشده ماجرای ناراحتی یک کرم است که وقتی به کفشدوزک، سنجاقک و هزارپا نگاه می کند، حس می کند خودش نقص و کمبود دارد؛ مانند اینکه مثل کفشدوزک رنگی نیست یا مثل هزارپا، پا […]
که این طور
عنوان کتاب: که این طور! نویسنده و تصویرگر: کلرژوبرت انتشارات: داستان جمعه چاپ اول: 1397 رده سنی: ب توضیحات: کتاب “که این طور” درمورد یک گل سرخ زورگو و مغرور است که یک کرم را از باغچه اش اخراج می کند؛ چون فکر می کند آن کرم هیچ فایده و خاصیتی ندارد. اما وقتی بعد […]
شعر «سبز طلایی»
بابای خوبم یک باغبان است باغش چه سرسبز! چون بوستان است از خاک خوبش روئیده انجیر زیتون و انگور یک عالمه سیر انجیر ، شیرین انجیر ، نرم است مامان به من گفت: ” این میوه گرم است .” زیتون سبز است در سفره ی ما باز از خواصش می گفت بابا […]
فقط تو
تو خیلی مهربانی خدایا از تو ممنون قسم خوردی به انجیر قسم خوردی به زیتون دو تا میوه که خیلی مقوی و لذیذند مفید و خوب و خوشرنگ پر از رازند و ریزند درون میوهای ریز خدای پاک و دانا ! انرژی فراوان چه شکلی میشود جا؟! خدای نازنینم که خوب و […]
داستان «خوردنیهای پر فایده»
روزی از روزهای گرم تابستان، خرس قهوهای و پدرش آقای قویپنجه در جنگل سبز قدم میزدند و از بین درختان میوه میگذشتند. قهوهای وقتی چشمش به میوههای خوش آب و رنگ افتاد، زبانش را دور دهانش چرخاند و گفت: پدر! میشود کمی میوه بچینیم و بخوریم؟ آقای قویپنجه گفت: بله پسرم! فکر خوبی است. اتفاقا […]
آلبالوی خوشمزه
علی و خانواده اش داشتند میرفتند مسافرت. در جاده ماشین های رنگ و وارنگی پشت سر هم از روبرو میآمد و از کنار ماشین آنها رد می شد. علی و برادرش محمد از پنجره به رنگ ماشین ها توجه میکردند و هر کدام درباره رنگشان نظری میداد. ناگهان یک ماشین بزرگ قرمز از کنارشان رد […]