شعر کرم ابریشم

شعر «کرم ابریشم» درمورد یکی از چرخه‌های موجود در طبیعت سروده شده است. می‌توانیم پس از خواندن آن، از بچه‌ها بپرسیم این شعر راجع به کدامیک از چرخه‌های موجود در طبیعت بوده و سپس راجع به آن کمی گفتگو نماییم.

یک روز شادمانه

در یک بهار زیبا

همراه عشق و امید

من آمدم به دنیا

یک کرم ریز بودم

از برگ توت خوردم

اما توجهم را

دور از خدا نبردم

لبخند و رشد من هم

کم کم زیادتر شد

توت از تلاش و کارم

هر روز، شادتر شد

با شاخه بهاری

تا شب، ترانه خواندم

وقتی که خوابم آمد

بر روی شاخه ماندم

در ذره ذره شب

سرما و سوز دیدم

ابریشم خودم را

دور تنم کشیدم

حالا پریدم از خواب

صدها خیال دارم

هورا، ببین! خدایا

شکرت که بال دارم!

شاعر: مرضیه ملکیان