داستان «زمین جای خوبی است»

                                                                                                                         به نام خدا

توی آسمان زیبا، از جایی که ابری خانم قرار داشت، سر و صدای زیادی به گوش می‌رسید. توی دل ابری خانم، پُر بود از قطره‌های کوچک و بزرگ باران که همگی دور هم جمع شده بودند و آماده بودند ببارند. آنها بسیار خوشحال بودند و روی ابری خانم بالا و پایین می‌پریدند و سر و صدای شادی قطره‌ها، آسمان را فرا گرفته بود. اما بین قطره‌ها، یک قطره کوچولو هم بود که اصلا از رفتن به زمین خوشحال نبود. او غمگین گوشه‌ای نشسته بود. ابری خانم تا قطره تنها را دید، گفت: «قطره کوچولوی عزیزم، چرا پیش دوستانت نمی‌روی و با آنها بازی نمی‌کنی؟» قطره کوچولو گفت: «نه نمی‌خواهم با آنها بازی کنم!» ابری خانم گفت: «چرا عزیزم؟! مگر تو دوست نداری برای باریدن آماده شوی و همراه دوستانت به زمین بروی؟» قطره کوچولو با ناراحتی گفت: «نه، اصلا دوست ندارم.» ابری خانم با تعجّب گفت: «خیلی عجیب است! همه قطره‌ها رفتن به زمین را خیلی دوست دارند، امّا تو هیجانی برای این کار نداری!» قطره کوچولو با بی‌حوصلگی گفت: «من اینجا را خیلی دوست دارم، اصلا چرا باید کاری را بکنم که دلیلی برای انجام دادنش ندارم؟» ابری خانم لبخندی زد و گفت: «عزیزم، برای این کار ما دلایل زیادی وجود دارد.»
در همین موقع چند قطره باران با صدای بلند ابری خانم را صدا کردند. یکی از آنها گفت: «خداحافظ ابری خانم، من دارم می‌روم تا باعث رشد درخت‌ها شوم و آنها را بزرگ و زیباتر کنم.» قطره دیگر گفت: «من دارم می‌روم که یک کشاورز را خوشحال کنم چون زمین‌های او بعد از باریدن من و دوستانم سبز و خرّم می‌شوند.»
قطره دیگر گفت: «من دارم می‌روم تا با دوستانم آب رودخانه‌ها و برکه‌ها را زیاد و زیادتر و به حیوانات و انسان‌ها کمک کنم تا آب کافی برای خوردن داشته باشند.» قطره کوچولو از شنیدن حرف‌های دوستانش تعجب کرد و از ابری خانم پرسید: «ابری خانم، واقعاً این همه دلیل خوب برای رفتن ما به زمین وجود دارد!؟» ابری خانم لبخندی زد وگفت: «بله عزیزم، تازه بعد از مدّتی که به زمین رفتی به کمک خورشید خانم می‌توانی باز به آسمان برگردی.» قطره کوچولو خیلی خوشحال شد. او همراه دوستانش روی ابری خانم بالا و پایین ‌پرید و برای رفتن به زمین آماده شد. حالا قطره کوچولو می‌دانست دلایل زیادی برای رفتن به زمین دارد، دلایلی که باعت خوشحال شدن گیاهان و حیوانات و انسان‌ها می‌شود.

نویسنده: فاطمه جوهری