شعر «کشتی صحرا»
یکی از گامها برای انتقال پیام سوره مبارکه غاشیه به دانشآموزان «تفکر در پدیدهها» است. شعر زیر درمورد توجه به شتر به عنوان یکی از مخلوقات حیرتانگیز خداوند است که از آن در سوره غاشیه نیز یاد شده است. نمیدانم تو اصلاً شتر دیدی؟ ندیدی؟ از این کشتی صحرا […]
داستان «دنیای دیدنی»
در یک دریای آبی و بزرگ، ماهی قرمزی به نام پولکی زندگی میکرد. چند وقتی بود پولکی با ماهی دیگری به نام پَرماهی دوست شده بود. پرماهی یک ماهی پرنده بود با دو جفت بال زیبا و شفاف که با آنها میتوانست کمی بالاتر از سطح دریا پرواز کند. پرماهی همیشه برای پولکی از زیبایی […]
داستان «من و شام حاضری»
دیروز بعد از ظهر، مادرم به همه اعلام کرد و گفت: «دیگر از غذای پختنی خسته شدیم. امشب غذای حاضری میخوریم!» من و برادرانم به هم نگاه کردیم و با هم گفتیم: «چه خوب!» پدرم گفت: «از این بهتر نمیشود!» وقت شام سفره را پهن کردیم. مادرم یک کاسه ماست آورد و چند تکه پنیر […]