کمی دور،کمی نزدیک
در کهکشان راه شیری خورشیدِ زرد و نازنین است پر نور و گرم و پر حرارت مانندِ گویِ آتشین است حتماً اگر خورشیدِ زیبا یک ذره از ما دور میشد کل زمین بی زندگی بود سرد و یخ و بی نور میشد تنها اگر یک ذره خورشید نزدیکتر از این به ما بود کلّ زمین […]
گردش روز و شب
در شعر زیر، چند کار خوب به صورت مصداقی آمده است؛ کارهای خوبی که میتواند در برنامهریزی هر دانشآموزی باشد. در پی جهان روز می دود همیشه ماه روز ،گرم رفتن است در تمام طول راه روزها کنار شب می رسد به ماه ها مثل ماه خوب حج یا محرم و عزا یک کلاه برفی […]
خورشید پشت ابرها
نقّاشی و خطّ و ریاضی ، هم شعر و هم قصّه ست کارم گاهی توان های خودم را با شادمانی می شمارم بسیار استعداد دارم شکرِ خدای آسمان ها کارم شکوفا کردن است و کارم جهت دادن به آن ها باید مهارت های خوبم صرفِ مسیر نور باشد باید که خورشید دل من از تیرگی […]
حافظه قوی شادی
شادی امسال به کلاس سوم رفته بود. او یک روز برای مادرش داشت از خاطرات مدرسه اش تعریف میکرد و میگفت: نمیدانم چرا همه اتفاقات کلاس اول یادم مانده و اصلاً آنها را فراموش نمیکنم. مثلاً دوستم ساناز، مدادم را بدون اجازه برداشت، وقتی گفتم مال من است، زد زیر گریه و مدادم را پرت […]
نشانه های خدا
پرهام شامش را خورد و بعد از گفتن الحمدلله و تشکر از مادرش، دوباره رفت پشت پنجره و به تماشای نمنم باران ایستاد. نیمساعت گذشت؛ پدر پرهام در حالیکه ظرف میوهای در دست داشت، رفت پیش او و گفت: پرهام جان چیزی شده؟ سر سفره هم انگار فکرت جای دیگری بود! پرهام جواب داد: راستش […]
سیب سرخ
بر روی یک تپه بلند، کنار جوی آب، درخت سیب بزرگ و تنومندی بود. درخت هر ساله سیب زیادی میداد. سیبهایی که هر کدام ماجرای خودش را داشت. آن سیبها بزرگ میشدند و یکییکی به درون جوی آب میافتادند و به روستای پایین تپه میرفتند. آن سال هم سیب ها بزرگ شده بودند و یکییکی […]