داستان «خارتوس»

آفتاب بهاری در میان باغچه می‌تابید. گل سرخ  سرش را به سمت بالا گرفت. درمیان نور طلایی خورشید گلبرگ‌هایش می‌درخشیدند. بعد برگ‌هایش را باز و بسته کرد و رو به گیاه کاکتوس با برگ‌های بلندش که در کنارش بود کرد و گفت: «تو به چه درد می خوری؟ همه گل‌های این باغچه زیبا هستند. اما […]

شعر «مثل گلی خوش‌رنگ و بو»

احوال بد، احوال خوب اخلاق خوب، اخلاق بد فرق است بین این دو تا فرق است بین صفر و صد خوش‌قلبی و خوش‌صحبتی مانند درّ و گوهر است وقتی که خوبی می‌کنم حال خودم هم بهتر است من عیب دارم، مثل تو تو عیب داری، مثل من پس هر دو دوری می‌کنیم از تلخی و […]

شعر «وقتی که خوب باشی»

به نام خدا آن روز که معلم                  بعد از کلاس قرآن با ما کمی سخن گفت         با روی باز و خندان، از کیف خود درآورد              او برگه‌های رنگی دست تمام ما داد              با فرزی […]

داستان «چشم‌های دخترک»

سارا به رودخانه رسید. رودخانه از سراشیبی تپه پایین می‌آمد. جاده آن را دو قسمت کرده بود. قسمت بالایی رودخانه با یک لوله خیلی بزرگ از زیر جاده به قسمت پایینی وصل شده بود. هرکدام از بچه‌ها با خود چیزی آورده بود. سارا گردو آورده بود، الهه پنیر و خیار، زهرا نان محلی. نگار فقط […]

داستان «هانا و آلار»

به نام خدا هانا مدادهایش را از توی کوله‌اش بیرون آورد و روی میز چید. یک، دو، سه، چهار، پنج. به آلار که کنار دستش نشسته بود گفت: ببینم مدادهایت را. آلار از توی کیفش یک مداد درآورد. به هانا نشان داد. هانا مداد را نگاه کرد و گفت: چرا این قدر کوچولوست؟ مگر نصفش […]

شعار

1. تفاوت خوبی و بدی یه عالم تفاوتهبین خوبی و بدیمی‌دونم که می‌دونیمی‌دونم که بلدی 2. فرق اخلاق خوب و بد یه دنیا فرق میونِاخلاق خوب با بدهبرنده اونکه سمتِمهربونی اومده 3. صفر و صد اخلاق خوباخلاق بداین صفرِ صفراون صدِ صد

داستان «نصیری و رامین یا زغالی و وزوزو!»

به نام خدا   نگاهی به کاردستی مقوایی‌ام انداختم و با خودم گفتم: «به به، چه ترازویی ساختم.» در اتاق باز بود و صداى مامان از توى آشپزخانه به گوش می‌رسید: «عزيز من، همه آدم‌ها یک عیب و ایرادی دارند دیگه، مهم اینکه به جای فکر کردن به عیب و ایرادهای دیگران، خوبی‌هاشون رو بیشتر […]

ملچ مولوچ

‌   عنوان کتاب: ملچ مولوچ نویسنده و تصویرگر: کلرژوبرت چاپ اول: 1394 رده سنی: الف و ب نشر: علمی و فرهنگی (کتاب‌های پرنده آبی) توضیحات: ماجرای این کتاب، ماجرای یک لاک‌پشت است که بخاطر ایرادگیری از یک مارکولک، محل زندگی خود را عوض می‌کند. اما بعد می‌بیند که همان اتفاق برای خودش هم می‌افتد.یعنی دیگران […]