داستان زنگ ورزش

به نام خدا سجاد امسال به کلاس دوم می‌رود. او به توپ بازی علاقه زیادی دارد و هر بازی را که بشود با توپ انجام داد به خوبی انجام می‌دهد ؛ مثل شوت کردن, سرویس زدن، پاس دادن، هدف گرفتن. سال گذشته، معلم ورزش نرمش‌هایی را که همراه با توپ می‌شود انجام داد، به او […]

داستان برنامه صبحگاه

به نام خدا زنگ تفریح بود. ریحانه شریعتی، نماینده کلاس سوم ، آخرین نفری بود که از کلاس خارج ‌شد. او در کلاس را بست و رفت به طرف حیاط پیش دوستانش که در آنجا مشغول بازی بودند. خانم رضایی معاون مدرسه او را صدا زد و گفت: شریعتی جان بایست، کارت دارم! ریحانه برگشت […]