نمایش از زندگی اهل بیت (ع)

داستان ­هایی کوتاه از زندگی ائمه علیهم السلام را برای ­دانش آموزان تعریف کنیم و آن­ها  به صورت نمایش در کلاس بازی کنند.

داستانی از زندگی امام صادق(ع)

یکی از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام به آن حضرت عرض کرد: «پسر عموی شما در مقابل جمعی، از ‌شما نام برد و بسیار بد گویی کرد و ناسزا گفت!»

امام صادق علیه السلام فرمودند: برایشان آب وضو آماده کنند. وضو گرفتند و به نماز ایستادند.

گوینده ­ی داستان می­گفت: «من نشسته بودم و تماشا می­کردم. در دل گفتم حتماً بعد از نماز، او را نفرین خواهند کرد.»

امام صادق علیه السلام دو رکعت نماز خواندند، دست ها را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: «پروردگارا، او به من دشنام داد. آن قدر که حق من است، از او درگذشتم.

جود و کرم و بخشایندگی تو از من بسیار بیشتر است. او را ببخشای و به کردار و گفتارش، عذاب مفرما!»

بدین­سان، پیوسته امام صادق علیه السلام او را دعا و برایش از خداوند طلب عفو و بخشایش کردند.

آن مرد می­گفت: «نشسته بودم و به آن حضرت نگاه می‌کردم و از عظمت و بزرگی ایشان در تعجب و حیرت بودم.»

سوره طارق هم به ما می­گوید پیامبر و امامان بهترین الگوهای رفتاری برای ما هستند و ما باید درست مثل آنها رفتار کنیم تا موفق و پیروز و مورد رضایت خدا باشیم.الحمدالله که ما از پیروان آن ها هستیم.