به نام خدا
من به مکّه نرفتهام امّا در خیالم شبیه حاجیها
دور تا دورِ کعبه میگردم با لباسی سفید، سر تا پا
من ندیدم امام خوبم را؛ آن عزیز تمامی دلها
میتوانم ولی خیال کنم چهره پاک و غرق نورش را
ای خدا، من چقدر ممنونم که به آدم خیال دادی تو
مثل مرغی شکسته پَر بودم که به ذهنم دو بال دادی تو
چشم و گوش و خیال و فکر من است هدیههایی قشنگ از سویت
دارد از باغ آیههای «علق» میوزد عطر پاک و نیکویت
شاعر: فائزه زرافشان