دانشآموزان روی هر مقوا یکی از کلمات محدوده عقلی، محدوده شرعی و محدوده طبیعی را با خطی خوانا مینویسند. سپس از آنها میخواهیم هر مثالی که از محدودهها بیان کردیم، کارت مربوط به آن را بالا بیاورند. میتوانیم از مثالهای زیر استفاده کنیم. مثلا زمانی که میگوییم: «در روزهای ماه رمضان هیچ چیز نمیخوریم.»، دانشآموزان باید کارت محدودیت شرعی را بالا ببرند. از هر محدودیت، میتوانیم پنج تا ده مثال را بیان میکنیم.
محدودیتهای طبیعی مانند:
هر گیاهی به مقدار مشخصی آب نیاز دارد. اگر بیشتر یا کمتر آب بدهیم؛ میمیرد.
بعضی اتفاقات محدود به بعضی زمانها هستند. مثلا خورشید را فقط در روز و ماه را در شب میتوان دید.
هر فصلی در زمانی مشخص از سال اتفاق میافتد.
بعضی فعالیتها را در جوانی میتوان انجام داد و در پیری دیگر قدرت انجام آنها را نداریم. مثلا اگر پیر شویم نمیتوانیم خیلی چابک باشیم و با سرعت بدویم.
توان هر انسانی محدود است. مثلا قدرت بلند کردن وسایل خیلی سنگین را به تنهایی ندارد یا قدش به جاهای خیلی بلند بدون نردبان نمیرسد.
اگر انسانی معلولیت داشته باشد، محدودیتهایی برایش به وجود میآید. مثلا اگر چشم نداشته باشد نمیتواند ببیند.
محدودیتهای عقلی:
در هر فصل باید لباس مخصوص به آن فصل را پوشید.
غذا خوردن حد و اندازه دارد. و باید به اندازه نیازمان غذا بخوریم. اگر پُرخوری کنیم مریض میشویم. اگر کم بخوریم ضعیف میشویم.
هر غذایی به میزان مشخصی مواد احتیاج دارد. اگر هر موادغذایی کم و زیاد شود، غذا خراب میشود. مثلا اگر نمک زیاد بریزیم غذا شور میشود.
هر بازی قوانین خودش را دارد که اگر رعایت نشود بازی خراب میشود.
در مدرسه قوانینی وجود دارد که باید به آنها عمل کرد. مثلا به موقع در مدرسه حاضر شد.
در زنگ تفریح باید از خوراکیهای سالم استفاده کرد.
در هنگام رد شدن از خیابان باید از خط عابر پیاده عبور کنیم.
اگر کسی بخواهد علم یاد بگیرد باید زحمت درس خواندن را بکشد. نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
به چیزهای خطرناک نزدیک نمیشویم. مثل آتش، ابزار خطرناک.
غذاهای مضر یا خراب نباید بخوریم.
هنگام برف و باران روی سرمان چتر میگیریم.
محدوده های شرعی:
وقتی به سن تکلیف رسیدیم نماز میخوانیم و حجاب خود را جلوی نامحرم رعایت میکنیم.
از کارهای بد دوری میکنیم.
دروغ نمیگوییم.
یکدیگر را مسخره نمیکنیم.
برای خواندن نماز وضو میگیریم و رو به قبله نماز میخوانیم.
در ماه رمضان روزه میگیریم.