به نام خدا
دیدهام چشم آهو چه زیباست، دیدهام دست و پایش چگونهست
میدود فرز و چابک به هر سو مثل من در دویدن نمونهست
من عقابی قویپنجه دیدم جای دستش دو تا بال و پر بود
مثل من با دو پا راه میرفت چشمش از من ولی تیزتر بود
برگها، شاخهها و گیاهان مثل من، زنده و بانشاطند
هوهوی باد را دوست دارند جنگل کوچکی در حیاطند
چارپا و درخت و پرنده، کوهها را خدا آفریده
نقشهی آدمی را ولی او بهتر از هر پدیده کشیده
بندهام، بندهی آن خدا که لطفهایش به من بیشمار است
نکتههای قشنگی که گفتم هدیهی «سورهی انفطار» است
شاعر: فائزه زرافشان