نمایش

  1. نمایش کسی که به خرید رفته و دائم تخفیف می‌خواهد، همچنین وقتی فروشنده چیزی را برایش وزن می‌کند بعد از محاسبه و پرداخت، از مال فروشنده یک عدد برمی‌دارد و روی مال خودش می‌گذارد. ولی وقتی خودش در نقش فروشنده است؛ هم تخفیف نمی‌دهد و حق به جانب است که ارزان می‌فروشد و هم قیمت‌ها را بالاتر می‌دهد و وزن چیزی را که می‌فروشد، کمتر از آنچه باید باشد است و خودش را نسبت به کارهایی که انجام می‌دهد، راضی می‌کند و خوشحال است که زرنگ است.
    شب به خانه بر می‌گردد، زرنگی‌هایش برای خانواده‌اش تعریف می‌کند و خوشحال است.می تواند پایان نمایش به این شکل باشد که شب که خوشحال به خانه می‌رود، صبح می‌بیند مغازه‌اش سوخته است یا اموالش را دزد برده است. از دیگران کمک می‌خواهد ولی دیگر دوستی برایش باقی نمانده است که به کمک او بیایند.
  1. اوستا علم علم

از دانش‌آموزان بخواهیم ،داستان خیاط و شاگرد را اجرا کنند. خیاطی بود که از تکه پارچه‌های مشتری‌ها برمی‌داشت ولی خودش مزد تمام و کمال از مشتری‌ها دریافت می‌کرد…

  1. از دانش‌آموزان می‌خواهیم تا در دو گروه کلاسی، نمایشنامه‌ای را در قالب طنز تهیه کنند. در این نمایش فرد مطفف را نشان می‌دهیم که فقط به حقوق بی‌نقص خود می‌اندیشد و توجهی به اجرای حقوق دیگران ندارد و به آنها خسارت می‌زند.علت اینکه به عنوان نمایش طنز باید اجرا شود این است که بدانند کارهای بد جدی نیست. یعنی ما اهل کار بد نمی‌شویم و اینها در شوخی است.
  1. موضوع نمایش: حق ……
    کلاس را گروه‌بندی کنیم. روی کارت‌هایی حقوق و اسم صاحبان حقوق را بنویسیم. از دانش‌آموزان بخواهیم که هر گروه به صورت اتفاقی یکی از کارت‌ها را بردارد تا موضوع نمایش خود را بفهمد. سپس برای اجرای آن برنامه‌ریزی کرده و در برنامه صبحگاهی اجرا کند.
    دانش‌آموزان می‌توانند به طور مثال برای اجرای حق مادر، یک نفر نقش مادر و مابقی مطابق سناریو پیش بروند.